جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

درباره دفتر شعر علی حسینی، شاعر مشهدی | رمانتیسم در کتاب «کوهستان»

  • کد خبر: ۱۲۹۳۸۸
  • ۲۱ مهر ۱۴۰۱ - ۱۰:۳۹
درباره دفتر شعر علی حسینی، شاعر مشهدی | رمانتیسم در کتاب «کوهستان»
رمانتیسم به عنوان مکتب غالبِ شعر سپید ایران در واقع پناه بردن به طبیعت، نوستالژیا، رؤیا و اسطوره وپرداختن به عشق و مرگ اندیشی و انزوا است.

ادریس بختیاری | شهرآرانیوز؛ امروزه رمانتیسم مکتب غالبِ شعر سپید ایران است که پناه بردن به طبیعت، نوستالژیا، رؤیا و اسطوره، پرداختن به عشق و مرگ اندیشی و انزوا از عناصر اصلی آن است. در این نوشتار، نوستالژیا و رؤیا در کتابِ شعر «کوهستان» سروده علی حسینی از نشرِ چشمه، پی جویی و بررسی شده است.

گذشته یا نوستالژیا

در ابتدا باید گفت؛ آزردگی از محیط و زمان موجود و فرار به سوی فضا‌ها یا زمان‌های دیگر، دعوت به سفر تاریخی یا جغرافیایی، سفر واقعی یا رفتن روی بال‌های خیال به گذشته و هر چیزی که قرابت با فضای روحی امروز شاعر دارد و در واقع بتوان آن را در دایره فرار از حال به گذشته قرار داد و با حزن و اندوهی خاص به خاطر آورد، نوستالژیا نام دارد و از خصوصیات رمانتیسم است. اشعار علی حسینی را می‌توان در این دایره گنجاند. مانند این نمونه ها: «برف در من باریده/ و رد پای گذشته را پوشانده است/ انگار هرگز کودک نبوده ام...» یا «از پشت تنه لیمو بیرون بیا/ بگو از اساطیر باستان نیستی/ و ربطی به دختر شاه سمنگان نداری...» یا «به تو حق می‌دهم/ از این همه شباهت/ میان من/ و بلوط‌های کهن سال بترسی...» یا «انگیزه‌های انسان/ برای نگه داشتن اشیا/ بر می‌گردد به آن روزها/ که غروب/ هنوز نامی نداشت ...»

همچنین در جایی از کتاب واژه «گیسو» به جای «مو» به کار رفته که این لحنِ آرکاییک، خود بازتولیدِ چیزی از نوع اسطوره و تاریخ است. عین گیسوی رودابه در دیدار با زال، البته بازتولید تاریخ و اسطوره در چند جای دیگر کتاب هم اتفاق افتاده است: «در دیار سربداران ...» یا «جنگجویان مشروطه را/ دوستانشان کشتند...» جز در یکی دو مورد از اشعار این کتاب هم که شاعر به عنصر تاریخی غیربومی مانند «نازی ها» اشاره می‌کند، باقی ارجاعات به عناصر تاریخ و اسطوره بومی و ایرانی است. در واقع، با آغاز رمانتیسم هر کشوری به آبشخور‌های فرهنگی کهن خود باز می‌گردد تا جایی که در نسل دوم رمانتیک‌های آلمان، گرایش ملی گرایانه نیرومندی آغاز و موجب تحقیقات فراوان در زبان آلمانی، گردآوری افسانه‌ها و ترانه‌های محلّی و توجه به ادبیات عامیانه می‌شود.

گذشته با معنای دوری

در ادامه نقد اشعار این کتاب، اگر بپذیریم بین حال و گذشته به عنوان دو عنصر فیزیکیِ قابلِ اندازه گیری چیزی به اسم «فاصله» وجود دارد. این فاصله در شکل ذهنی و ناملموس با عبارت‌هایی مانند «فاصله»، «تبعید»، «فرار» و اسامی دیگر، خود را درون شعر‌های «کوهستان» نمود داده است. گذشته، زاده یک فاصله است یا یک تبعید یا فرار و در انتها با میل به برگشتن یا برنگشتن. این اولین خصوصیت یک شاعر رمانتیسم است؛ زندانی و تبعیدی بودن! مانند این نمونه: «عزیزم! / در دوری از تو/ چیز‌هایی آموخته ام... / زندگی چریکی خود را داشته ام...» یا این بندها: «همه چیز در من دور است/ انگار مأموریتی/ جز دوری ندارم...» و «نه کلبه‌های بین راهی گرمم می‌کند/ نه نطق‌های آتشین ...» اینجا طبیعت و روستا گاهی درون کلمه‌ها خود را نمایان می‌کنند و «کلبه» به جای رستوران بین راهی و هر عنصر شهری می‌نشیند؛ «همیشه چیزی نیست/ و تکه‌های گمشده/ از من گریخته اند...»

در دوری، فاصله و گریختن نیز هست که چهره اشیا، عناصر و انسان، گنگ و نامعلوم می‌شود و از این جهت به جای عنصر یا انسانی با اسمی خاص، با تعبیر «چیز» روبه روییم و با «تکه ها» مواجهیم که باز صورتی پراکنده و بی نام دارند؛ «آنچه فاصله بر سرم خواهد آورد... کلافه شده‌ای از دستم/ اشیا را رها می‌کنی/ رگ‌های دستت را رها می‌کنی ...» یا این جمله: «و مابقی دلم را دور بیندازم» و بی شک در عمق هم دوری و فاصله وجود دارد و این را در کلمات شاعر کوهستان می‌توان دید: «حالا که در کهکشانی دورافتاده ام ...» یا «این طور که من از زندگی می‌گریزم ... / مثل جزیره‌ای ناشناخته/ مثل جزیره‌ای خالی از سکنه آنجاست...»

نوستالژی با طعمِ افسانه پریان؛ گریز یا تبعید خویش خواسته و ناخواسته تنها به رفتن به یک جغرافیای فیزیکی و ذهنی دیگر یا به تاریخ و اساطیر محدود نمی‌شود و شاعر گاه خود را به دنیای «مالیخولیا» و «جن و پری»، «جادو» و افسانه واری که در آن آدم منتظر غول چراغ هست هم پرت می‌کند که گریز به ناکجاآباد، به افسانه پریان، به ناآگاهِ خیال انگیز، به غریب و اسرارآمیز، به کودکی و طبیعت، به رؤیا‌ها و شیدایی از این جمله است: «گویی که حلقه‌های دود/ از حنجره ام بیرون بزند/ غولی در درون داشته باشم ...» یا «من در مه و ابرهایم/ و فقط طلسم‌ها در من لانه دارند ...» یا «اغلب می‌ترسم... / غولی بیرون بیاید و/ داستان زندگی ام را بگوید...»
این گُنگی جن و پری و مه گونگی سوررئالیستی، نسبتی نزدیک با رؤیا و خاطرات غبارگرفته دارند و این ایماژ‌های رؤیاگونه و بازسازی خاطرات، از خصوصیات سبکی رمانتیسم است و در «کوهستان» نمونه‌های بسیاری از آن‌ها را می‌توان مثال زد؛

«دورم/ و نمونه موفقی از تباهی رؤیاهایم...»، «بیهوده در خیالات خود گشتن ...» یا «و در نبود هر چیز که رنگی از شادمانی و رؤیا دارد...» این بند، سه بار گنگی را القا می‌کند؛ یکی «نبودن» و یکی «چیزی» بودن و دیگری رنگی از «رؤیا» داشتن و به کار بردن تعابیر عام و کلی «هستی»، «جهان»، «نام»، «صدا» و «تصویر» که بر شخص یا حالتی کاملا واضح اشاره ندارد، تجلی همان گنگی و حالت‌های جن و پری شعر‌های دفتر «کوهستان» است؛ «می خواستم نامرئی باشم/ در پهنه هستی...» در اشعار علی حسینی همچنین شاعر همچون رؤیا، نمودی نامرئی طلب می‌کند، آن هم در پهنه هستی که مثل «چیز»‌ها و «تکه» ها، بی صورت و گنگ و دیرشناخته و ناشناخته است. در انتها باید گفت؛ پناه بردن به رؤیا و خاطرات، تکیه به ضمیر ناخودآگاه است. تکیه بر ضمیر ناآگاه (درون نگری)، نتیجه طبیعی گریز از خرد، توسّل به پر و بال دادن ذهن است؛ جایی که احساس و خیال به هم گره می‌خورد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->